سفارش تبلیغ
صبا ویژن
























دینی

عصر یک جمعه‌ی دلگیر دلم گفت بگویم بنویسم

که چرا عشق به سامان نرسیده است؟ چرا آب به گلدان نرسیده است؟ چرا لحظه ی باران نرسیده است؟ 

و هر کس که در این خشکى دوران به لبش جان نرسیده است ، به ایمان نرسیده است و غم عشق به پایان نرسیده است.

بگو حافظ دلخسته ز شیراز بیاید بنویسد که هنوزم که هنوز است، چرا یوسف گمگشته به کنعان نرسیده است؟ چرا کلبه‌ى احزان به گلستان نرسیده است؟ 

دل عشق ترک خورد ، گل زخم نمک خورد ، زمین مرد ،  زمان بر سر دوشش غم و اندوه به انبوه فقط برد، فقط برد ، زمین مرد، زمین مرد، خداوند گواه است،  دلم چشم براه است، و در حسرت یک پلک نگاه است،

ولی حیف نصیبم فقط آه است و همین آه، خدایا برسد کاش به جایى، برسد کاش صدایم به صدایى ...

شاعر : حمید رضا برقعی


نوشته شده در پنج شنبه 94/11/22ساعت 4:54 عصر توسط آذر زمانی نظرات ()

Design By : Pars Skin